امام زمانش حضرت زین العابدین علیه السلام و دیگربیماران و مصیبت زدگان اهل بیت را برعهده داشت، و ضمن این کهرسالت مهم نگهداری و تبلیغ از نهضتحسینی را به خوبی انجامداد، از پرستاری بیمار کربلا نیز با تحمل آن همه سختیها وناملایمات، آنی فروگذار نبود و تا آخرین رمق دین خود را بهمکتب و رهبرش ادا کرد
زینب نقش نگهداری از قیام خون بار حسینی را بر عهده داشت کهقطعا اگر او این بار را بر دوش نمیگرفت، خون حسین پایمال میشدو بسیار دشوار بود که نهضت ابی عبد الله علیه السلام به مردماعلام و ابلاغ گردد و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله وپیشتازی زینب کبرا در رسوا نمودن هیئتحاکم، و تبلیغ او ازانگیزه قیام برادرش، یزیدیان به هدف پلید خود نائل میآمدند ونام رسول الله (ص) را نه تنها از منارههای مساجد بلکه ازتاریخ، پاک و محو میکردند و این بود نیتشوم آنان. و زینب با مجاهدت و قیام شجاعانه خویش در برابر زورگویان وهمچنین فریبخوردگان زمانش، آن چنان از قیام حسین دفاع کرد کهتا قیام رستاخیز، همانند او نه در مردان و نه در زنان، وجودندارد و این نام جاودان و مقدس برای همیشه با عظمت و شموخباید برده شد. زینب در پس آن مصیبتبزرگی که «تصغر عندها المصائب» آن چنانبار سنگین پرچم ولایت را بر دوش گرفت و در برابر کفر و زندقهایستاد و سخنرانی کرد و خطابه خواند و مردم را بیدار کرد وحرکت را در مردگان آغاز نمود که از آن جا حرکت توابین و دیگرحرکتهای اسلامی آغاز شد و تا امروز و فردا و فرداها، آثار اینحرکت عظیم زینبی، هویدا است و به برکت زینب و قیام مبارکش، همچنان بیرقهای خونین عاشورا به نشانه روز انتقام مظلوم ازظالم، در سراسر جهان افراشته میشود زیرا زینب بود که پیامخونین حسین را به تمام نسلها و عصرها رساند.
امام حسین علیه السلام قبل از شهادت سفارشهای لازم را بهزینب نمود و پرستاری نهضت را به او واگذار کرد و او را به صبرو بردباری امر نمود و به میدان با قلبی محکم و بیهراس ازآینده نهضت، حرکت کرد. زینب نیز پرچم پرافتخار حسین را بر دوشگرفت و نگذاشت این پرچم الهی بر زمین افتد و با اقتدار وشهامتی که تاریخ نظیرش را ندیده در برابر امیر خون آشام کوفهو شاه پلید شام لعنة الله علیهما ایستاد و با سخنرانیهایجاودانهاش زندگی را در کامشان تلخ ساخت. راستی چه رادمردی است این زن، که با آن همه مصیبتهای سخت کههر یک کوهی را به لرزه درمیآورد و انسان را مضطرب و از خودبیخبر میسازد، در برابر سنگدلترین و تندخوترین و تبهکارترینانسان روی زمین، آن سان با کبر و مناعتبرخورد میکند که همهرا به شگفتی وامیدارد.
در مجلس یزید لعنة الله علیه، گفت و گوهای زیادی بین بانویقهرمان کربلا و آن پلید رخ داده که همهاش دلالتبر عظمت وقهرمانی زینب دارد. نگاهی کوتاه به یک قسمت آن میکنیم تایادآور شجاعت فزون از حد زینب باشد. هنگامی که یزید با چوب خود، به دندانهای مبارک امام حسین علیهالسلام اشاره میکرد و آن اشعار معروف کفرآمیزش را میسرود، زنانبنی هاشم تاب تحمل این منظره را نداشتند و بیاختیار میگریستندولی زینب، بیآنکه خم به ابرو بیاورد، با کبر و مناعتیعلیوار، بر آن سرکش غدار فریاد زد: «صدق الله یا یزید: ثم کان عاقبة الذین اساءوا السوآی انکذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزئون. ا ظننتیا یزید انهحین اخذت علینا باطراف الارض و اکناف السماء فاصبحنا نساقکما تساق الاساری ان بنا هوانا علی الله و ان بک علیه کرامةو توهمت ان هذا لعظیم خطرک فشمختبانفک و نظرت فی عطفیکجذلان فرحا، حین رایت الدنیا مستوثقة لک و الامور متسقة علیکان الله امهلک فهو قوله:«و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملیلهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین...» ا تقول: لیت اشیاخیببدر شهدوا! غیر متاثم و لا مستعظم و انت تنکث ثنایاابی عبد الله بمحضرتک؟ و لم لا و قد نکات القرحة و استاصلتالشافة باهراقک هذه الدماء الطاهرة، دماء نجوم الارض من آلعبد المطلب؟!و لتردن علی الله وشیکا موردهم و عند ذلک تود ان کنت ابکمو اعمی. ا یزید و الله ما فریت الا جلدک و لا حززت الا لحمک وسترد علی رسول الله برغمک و لتجدن عترته و لحمته من حوله فیحظیرة القدس... و ستعلم انت و من بواک و مکنک من رقابالمؤمنین اذا کان الحکم ربنا و الخصم جدنا و جوارحک شاهدة علیکفانظر اینا شر مکانا و اضعف جندا.» ای یزید! آیا گمان کردیکه چون بر ما سخت گرفتی و اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ماتنگ کردی و سرانجام ما را مانند اسیران به این طرف و آن طرفکشاندی از این است که ما نزد خدایمان خوار گشتهایم و یا تو رادر پیش خدا قدر و منزلتی هست؟ و یا پنداشتی که این بزرگی مقامتو است؟! لذا چون دنیا را به کام خویش یافتی و کارها را وفقمراد خود دیدی با تکبر باد در دماغ افکندی و شادمان و مسرور،نگران آرزوهای خود شدی؟! بدان که اگر خدا به تو مهلت داده استاز این جهت است که خود میفرماید:«آنان که کافر شدهاند گمان نکنند که اگر مهلتی به آنها دادیمبه سود آنان است، بلکه به آنها مهلت میدهیم تا بیشتر به گناهروی آورند و سرانجام عذابی دردناک و خوارکننده در انتظارشانخواهد بود.» آیا باز آرزو میکنی که: ای کاش نیاکان ما که دربدر کشته شدند، این جریانات را میدیدند!! بی آن که خود راگناهکار بدانی و یا گناه خویش را بزرگ شماری و اینک باچوبدستی خود بر دندانهای امام حسین میزنی؟! حق داری! زیرا باریختن خونهای پاک و مطهر این ستارگان روی زمین، عقده دل پلیدتگشوده میشود و نهال غمت ریشهکن میگردد! مطمئن باش تو نیز بهزودی در پیشگاه خدای متعال بازگشتخواهی نمود و در آن جا استکه آرزو خواهی کرد ای کاش در دنیا لال و کور بودی. ای یزید! به خدا سوگند! جز پوستخود نشکافتی و جز گوشتخودقطع نکردی و بر خلاف میل خود، به زودی نزد رسول خدا بازخواهیگشت و اهل بیت و پارههای تنش را در حظیرة القدس در کنارش باعزت و احترام خواهی یافت... و به زودی تو و آن کس که تو را برکرسی نشاند و بر گردن مؤمنین مسلط کرد، خواهید دانست کدام یکاز ما بدکارتر و از حیث لشکریان ناتوانتریم، در آن روزی کهداور خداست و خصم تو جد ما است و اعضا و جوارحت علیه تو گواهیخواهند داد. و اگر چه در این دنیا ما را به غنیمت گرفتی ولیبه زودی غرامتخویش را از تو باز خواهیم ستاند. در تاریخ آمده است که پس از این سخنان شجاعانه زینب، چنانیزید و اطرافیانش زبون و حیرتزده گشتند که تا مدتی بیحرکتماندند و یک خاموشی مرگزا بر مجلس یزید حکمفرما شد، تو گوئیبر سرشان پرندگان نشسته بودند «کان علی رؤوسهم الطیر».
شهادت آن حضرت:
حضرت زینب سلام ا... علیها، شیرزن دشت کربلا سرانجام پس از عمری دفاع از طریق حقه ولایت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى که به همراه همسر گرامیشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، شهادت رسیده و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همانجا دفن گردید.
مزار ملکوتى آن حضرت (دمشق/سوریه)، اینک زیارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام مى باشد.
بر گرفته از : سايت جماران
نظرات شما عزیزان: